Saturday, August 18, 2007

افشين کريمی نوشته است : خانه ما راهی به جهان دارد با کلمات -
آرتور ميلر در اين هفته درگذشت او درباره وطن نو شته است «‌ من يک وطن پرستم ؛ وطن من جايی که در آن بزرگ شدم ؛ منطقه چهاردهم بروکلين است ؛‌باقی ايالات متحده برای من و جود ندارد ؛ مگر به مثابه ايده يا تاريخ ادبيات ... »
آيا جغرافيای کلام ما با غربی ها متفاوت نيست ؟ آيا ما همواره فضا ها را در افق روياهايمان نديدهايم ؟ و در وحی ها و اشراق ها ؟ به گفته ابن عربی هستی برزخی است « يٌعلم و لايٍدرک » يعنی نه قابل شناسائی و نه قابل ادراک است ؟ چون هستی در متن حضور رقم نمی خورد به عبارتی ديگر جزو ادراک عقلی ما نيست ؟ چيزی عاصی در برابر احتوا و حد پذيری عقل ؟ چيزی که در پسله های ما حضور دارد ؛ همان طور که پستو ها و زير زمين ها ..

دو مساله را بايد خوب خواند «‌مرزی و بی مرزی امبرتو اکو در کتاب هر منو تيک ؟ و دوم چاه بابل قاسمی که هر دو شگفت انگيزند و من خوانده ام و حتما بخوانيد هستند ... ما در بی مرزی قرار داريم يا در بی هويتی ؟‌ مهمترين مساله امروز ما مردم شناسی است .. . !!!!!! باور نمی کنيد کتاب رضا قاسمی را بخوانيد ..

No comments: